دیشب عروسی آرام بود. خواهر کوچیکه م. به لطف کرونا نتونستن جشن و مراسم عروسی داشته باشن. فقط ما بودیم و خواهر برادرای آرش. یه کم خونه ی ما بودیم، یه کم خونه ی بابای آرش، بعدشم رفتیم دور دور عروسی که خیلی خوش گذشت. البته اینجور عروسی کردنم برا خودش جالبه. دیروز صبح آرام رفت آرایشگاه، بعد یه لباس شبیه لباس عروس پوشید با تور و دسته گل. آرشم کت و شلوار پوشید و کراوات زد. کارتاشونم که آماده کرده بودیم. دیگه ناغافل رفتن در خونه فامیلامون زنگ می زدن که کارتاشونو عروسی ,خونه ,خواهر منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

عمومی نیم وجبی شرکت تعاونی ماشین زراعت محور گرماب گلبرگ رز توسی ماهی سیاه کوچولو یک پیرمرد هاف هافو گردشکده دبستان دخترانه عترت برازجان